رقص
سلام عسل مامانی، دلم هر روز داره برات تنگ تنگ تر میشه کی میشه زودتر ببینمت. هر چقدر که می گذره من توپولتر می شم و ی سری علایم نزدیک شدن به حضور پسرمون تو زندگی بیشتر میشه. الان که وارد هشت ماه شدم تنگی نفس امانمو بریده بیشتر از همه نگران تو می شم که نکنه اکسیژن کافی بهت نرسه. تازه می فهمم که از قدیم گفتن بچه اول موش آزمایشگاهی(دور از جون)واقعا همینه من مادر بی تجربه می ترسم کاری کنم که برای شما خوب نباشه بهر حال منو ببخش. سه شنبه هفته پیش ی کاری کردی که به باباجون گفتم که کاش خونه بود و فیلمبرداری می کرد. به پهلوی چپ دراز کشیدم و حسابی خسته بودم. از سرکار که اومده بودم ی کله با لباس ادارم رفتم تو آشپزخونه و سوپ درست کردم ک...
نویسنده :
مامان سحر
17:45